حرکت های دوربین به طور کلی سه نوع است 1- اپتیکی 2 - انتقالی ۳- حرکت روی دست
اپتیکی :
همان حرکت زوم این zoom in و زوم بک zoom back است. در حرکت اپتیکی
دوربین در جای خود ثابت است و از طریق لنز زوم دوربین تصویر به عقب و جلو
می رود .
زوم این : ZOOM IN
حرکت جلو برنده در محدوده ی کادر که با تغییر فاصله ی کانونی در لنز میباشد. که تصویر از زاویه
ای باز به کادری با زاویه دید محدود تر و فشرده تر تبدیل میشود.
زاویه دوربین درسینماکه همانا نقطه دید می باشد یکی از
ابزارهای دراماتیکی است که به دیدگاه کارگردانی برمی گردد. توسط زاویه
دوربین است که اهمیت ووضعیت خاص فرد مقابل دوربین وارتباط او با دیگران
برای بینندگان القا می شود.نکته دیگر استفاده از لنز واید در این زوایا است
که تاثیرات آن را بیشتر می کند. زاویه دوربین 7 نوع است که در زیر اشاره
می گردد.
به مجموعه نماهای هوایی با اسم بین المللی هلیشات به نمایه های
تصویری که از ارتفاع گرفته میشود اطلاق میگردد. یعنی بسته به نیاز کاربر یا
کارفرما از سطح تا ارتفاع مورد نیاز یا فقط در ارتفاع، عکس یا فیلم مورد
نظر گرفته شود. که نوع کار می تواند عکسبرداری هوایی یا شات های هوایی شامل
فیلمبرداری و تصویربرداری هوایی باشد.
این صافی ، معمولا دارای هاله ای از نور عنابی یا آبی
رنگ است. صافی تنظیم نور تغییرات اندکی در دمای نور صادره از موضوع ایجاد
می کند تا با مشخصات فیلم خام ، جور دربیاید. به این ترتیب این صافی منابع
نوری با دماهای مختلف را برای استفاده تنظیم می کند.
اولین
سلسله مباحث آموزشی ما پیرامون اصول فیلمبرداری به نحوهی قاب بندی و
ترکیب تصویری اختصاص دارد، چه لزوم بیان برخی ازجزای ضروری صحنه و حذف
اجزای غیرضروری صحنه میتواند کادری زیبا و مناسب و منسجم را از یک تصویر
برای شما فراهم سازد چرا که اگر تصویر به درستی ترکیب نشده باشد، با انحراف
چشم از موضوع اصلی، ارزش تصویر را کاهش داده و از رساندن هدف و پیام به
بیننده در میماند. ترکیب درست یک تصویر علاوه بر ایجاد توازن، بیننده را
از سردرگمی نجات داده و نقطه ی تمرکز وی را بر روی نقطهی تأکید تصویر موجب
میگردد. همچنین ترکیب و کادربندی درست تصاویر، میتوانند پرسپکتیو
تصاویر را افزایش داده و تناسبات میان اجزای آن را شدت بخشد و چگونگی القای
تصویر را آنگونه که در ذهن فیلمبردار و کارگردان میباشد نظیر رسمیت،
هیجان و …، به نحو درستی به تماشاگر بقبولانیم. لذا میتوان ترکیب تصویری
را شامل ذکر آحاد تصویر به گونهای که ذهن بیننده را بر روی نقطهی تأکید
تصویر متمرکز کند ، تعریف نمود. اما نباید از این نکته نیز غافل بود که
هدف اصلی دلپذیر ساختن تصویر برای دید بیننده خواهد بود و هرگز نباید این
را فدای قواعد دست و پا گیر نمود، هر چند که قواعد و قوانین نیز بر اساس
لذّت بیننده و نگاه وی تدوین گردیده اند. بنابراین ترکیب تصویری دارای
اهمیت به خصوصی میباشد. بنابراین لازم است تا فیلمبردار با برخی از اصول
این فن آشنا شود. عوامل بصری سازندهی یک تصویر شامل گروه، خط، رنگمایهو
عمق ظاهری یا واقعی میباشد که به تفصیل در مورد آنها مطالبی بیان
میداریم.
رای تشخیص یک ترکیب بندی درست باید در
درجه اول به این نکته توجه کنید که هیچ عنصر تصویری در یک قاب به تنهایی
حضور ندارد و همه عناصر تشکیل دهنده با هم مرتبط هستند. به همین خاطر باید
تصویر را به گونه ای ترکیب بندی کرد که از نظر شیوه ادراک چشم – ذهن منطقی
باشد.
یکی از عناصر
مهم در کادربندی «تعادل» است. شما باید با درنظر گرفتن وزن تصویری هر کدام
از المان های تشکیل دهنده کادر به گونه ای ترکیب بندی کنید که تعادل در دو
سویه قاب برقرار شود.
حالت تصویر را با نورپردازی هماهنگ نمائید. نورپردازی بالا (High key): القای شادی. در این حالت اکثر قسمتهای تصویر و سوژه روشن است. نورپردازی کم (Low key): القای غم و حالت درام. در این حالت کنتراست نورپردازی بالا می باشد.
نور پردازی سه نقطه ای آنقدر در عکاسی و به خصوص فیلمبرداری
مورد استفاده قرار می گیرد که فرا گرفتن آن برای هر کسی که در این حرفه کار می
کند امر بدیهی به نظر می رسد.
نورپردازی سه نقطه ای از سه منبع نور متفاوت تشکیل شده که مسئول نوردهی،shading و سایه ها برای سوژه یا شیء مورد نظر هستند :
وقتی
درباره نوع خاصی از نما صحبت میکنیم ،منظور این است که چه مقدار از صفحه
تلویزیون را ، با چه اندازه و ابعادی ظاهر میگردد . در اینجا با تاثیر
چنین نمایی روی بیننده سروکار داریم . ترکیب تصاویر تغییر د راندازه نماها : اندازه نما را از راههای مختلفی میتوان تغییر داد : - با تغییر فاصله سوژه با دوربین ( نسبتها و پرسپکتیو ثابت خواهد ماند ) - با زوم کردن ( تغییر فاصله کانونیلنز )
وقتی از سوژههایی تصویربرداری میکنیم که ساکن و ایستا هستند یا حرکت بسیار کمی دارند ، میتوانیم با تغییر نماها و یا برشتصاویر دوربینها در هنگام ضبط ،تنوع تصویری ایجاد نمایید. تغییر نما بهوسیله امکانات دوربین: سادهترین راه برای تغییر یک نما ، زومکردن لنز یا حرکتدادن دوربین
به جلو یا عقب و بستهتر کردن یا بازکردن محدوده قاب تصویر است. بنابراین ،
قاب تصویر را تنظیم میکنید تا اطلاعاتی را به آن اضافه یا از آن کم کنید .
به سوژه نزدیکتر میشوید تا جزئیات را بهتر ببینید یا موارد اضافی را و
مزاحم راحذف کنید . از سوژه دور میشوید تا بخش بیشتری از آن و صحنه را
نمایش دهید یاموضوعهای دیگری را به صحنه بیافزایید.
سازماندهی صحنهآراییاستودیو -
ابتدا تمامی برنامه را در بخشهای کوچکتر ،به صحنههای اصلی ،پردهها یا
قسمتهای مختلف تقسیم کنید ( توالی ردیف بخشها راکنترل کنید) - چند دکور مورد نیاز است ؟ -
آیا هر دکوری بیش از یک بار مورد استفاده قرار میگیرد؟آیا میتوان ا
زآنها از زوایای دیگر مجددا بهرهبرداری کرد ، یا آنها را از هم تفکیک و
برای صحنههای دیگری بازسازی کرد؟
ما چهگونه به دنیا نگاه میکنیم و دوربین، چهگونه این دنیا را به تصویر تبدیل میکند؟
در پاسخ به چنین پرسشی باید گفت بین این دو مقوله، شباهتها و تفاوتهای
متعددی وجود دارد. باید اشاره کرد نکتهیی که اغلب در مورد مقایسهی این دو
مقوله نادیده گرفته میشود تاثیر ذهن بر تصویری است که توسط چشم تولید
شده. بیشتر مردم معتقدند که «دیدن»، یک فعالیت ساده و پیش پاافتاده است؛
فقط چشمهایت را باز میکنی و به چیزهایی که در دور و اطرافت است نگاه
میکنی! در حالی که بخشهای تشکیلدهندهی «دیدن» نظیر: حرکت، عمق، شکل،
رنگ، اندازه و چیزهایی نظیر این، پس از طی کردن عملیاتی پیچیده، در سر
پرداخته و در مغز، کنار هم چیده میشود.
هنگامی که تصویربرداران به
تنهایی فعالیت می کنند, بر مسؤولیت آنان افزوده می شود. در این صورت,
تصویربردار باید نقش خبرنگار را هم ایفا کند و حقایق لازم برای ارائه خبر
به مخاطب را گردآوری کرده و از صحت آنها یقین حاصل کند. سپس باید آنها را
به کارگردان یا سردبیر واگذار نماید تا آنها را به رشته تحریر در آورد, در
غیر این صورت باید خود آمادگی نوشتن متن را داشته باشد.
اجزاى تشکیلدهنده پروژکتور تمام پروژکتورها جدا از تفاوتهاى ظاهرى داراى ساختمان مشابهى هستند. اجزاى تشکیلدهنده پروژکتورها بهطور کلى عبارتند از: رفلکتور آینه مقعرى است که در پشت لامپ قرار گرفته و نور را بهطرف عدسىهاى همگرا متمرکز مىکند. لامپ که با قدرتهاى مختلف منبع نورى پروژکتور بهحساب مىآید.
فیلمبردارى مانند دیگر حرفهها و هنرها تکنیکها و فنونى دارد که هرکسى که مىخواهد این کار را انجام دهد باید به این فنون و تکنیکها آگاهى داشته باشد. این تکنیکها عبارتند از:
بلافاصله پس از ابداع صنعت پردازش، حرفه ساخت و نمایش تصاویر متحرک بهعنوان منبع کسب درآمد مطرح گردید. پس از مشاهده نتیجه موقفیتآمیز ابتکار جدید خود و محصول خروجی آن در فرانسه، برادران لومیر اقدام به برگزاری تور دور قاره اروپا به منظور به نمایشگذاری خصوصی اولین فیلمهای خود برای عوام و خواص جوامع نمودند. آنها در هر کشور بهطور عادی مناظری جدید از محلات را به آلبوم خود اضافه نموده و خیلی سریع طرفهای تجاری در کشورهای مختلف اروپا پیدا نمودند تا خریدار وسایل و عکسهای آنها بوده و در امر صادرات، واردات و تجاری کردن محصولات صحنهای یاور آنان باشند. درسال ۱۸۹۸، نمایش احساس اوبرامرگوا اولین فیلم تجاری شد که تا آن زمان تولید گشته بود. به زودی فیلمهای دیگر نیز ارائه گشتند تا صنعت فیلم بهعنوان صنعتی نو و مستقل جهان واریته را تحتالشعاع قرار دهد. شرکتهای اختصاصی جهت تولید و توزیع فیلم به وجود آمدند و این در حالی بود که بازیگران سینما از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار گشته و اجرتهای سنگینی را برای بازی در فیلمها طلب مینمودند. قبل از آن یعنی در سال ۱۹۱۷، چارلی چاپلین قراردادی برای حقوق سالیانه یک میلیون دلار منعقد نموده بود.
در اوایل دهه ۱۸۶۰ با استفاده از وسایلی مانند زوتروپ و پراکسینوسکوپ، مکانیزمهای تولید مصنوعی به وجود آمده و تصاویر دو بعدی متحرک به نمایش در آمدند. این ماشینها انواع تکامل یافته ابزارهای ساده اپتیکی مانند توریهای سحرآمیز بودند. این ابزار قابلیت نمایش متوالی تصاویر با سرعتی را داشتند که در آن تصاویر به شکل متحرک به نظر میرسیدند. این پدیده ماندگاری منظر نام گرفت. طبیعتاً، تصاویر میبایست بهطور دقیق طراحی میشدند تا اثر مورد نظر را داشته باشند، به همین منظور اصول زیربنائی خاصی بهعنوان بنیان ساخت فیلم انیمیشن در نظر گرفته شدند.
فیلم یا پرده بینی اصطلاحی است که بهطور عام شامل تصاویر متحرک و همچنین زمینه میگردد. ریشهٔ این نام در این واقعیت است که فیلم عکاسی بهطور تاریخی عنصر اساسی رسانه ضبط و پخش تصاویر متحرک به حساب میآمدهاست. تولید فیلمها از طریق ضبط تصویر مردم و اشیاء واقعی با دوربین یا بوجود آوردن آنها از طریق تکنیکهای انیمیشن و یا جلوههای ویژه است. فیلمها از مجموعهای از قابهای انفرادی تشکیل شدهاند که زمانی که به سرعت و پشت سرهم نمایش داده میشوند، توهم حرکت را در بیننده بوجود میآورند. بر اثر پدیدهای به نام ماندگاری تصویر که بر اثر آن یک منظره برای کسری از ثانیه پس از بین رفتن آن در حفظ میکنند، چشمکهای بین تصاویر، قابل رویت نیستند. همچنین عامل ارتباط عامل دیگری است که باعث مشاهده تصاویر متحرک میگردد. این اثر روانی به نام حرکت بتا معروف است.